پنجشنبه، بهمن ۰۷، ۱۳۸۹

POLITIK

Look at earth from outer space
Everyone must find the place
Give me time and give me space
Give me real, don't give me fake

Give me strength, reserve control
Give me heart and give me soul
Give me love give us a kiss
And tell me your own Politik

Open up your eyes
Open up your eyes
Open up your eyes
Just open up your eyes

Give me one, 'cos one is best
And in confusion, confidence
Give me piece of mind and trust
And dont forget the rest of us
Give me strength, reserve control
Give me heart and give me soul
Wounds that heal and cracks that fix
Oh Love, tell me your own politik

Open up your eyes
Open up your eyes
Open up your eyes
Just open up your eyes

And give me love over, love over, love over this
And give me love over, love over, love over this


from: a rush of blood to the head
COLDPLAY

http://www.ispaceyou.com/uploads/557b9d74474d8be4c821dd41e0f3f3c4.jpg



چهارشنبه، بهمن ۰۶، ۱۳۸۹

بیدارم کن !


عنصرهای ِ سست ِ پاستوریزه با مفهومی از بکارت ِ اشباع شده و حسّ ِ توطئه
می دانی ؟ معده ی ِ خالی پریزنر را بهتر هضم می کند به اضافه برخی دیگر که از نوادرند ...



هی ! ؟ شوستاکوویچ ِ خمیده ی من ... تو عصاره ی یک عصری ...
خسته ای عزیزم ؟
_ ...
_ با من بیــــــــــــــــــــــــــا...
تا برای رفع ِ <تهوع> از برگزاری ِ <محاکمه> ی یک <بیگانه> در <اتاق در بسته> به <سمفونی ِ مردگان> گوش سپاریم... البته بعد از سمفونی با طعم ِ فرو شکستن ِ استالین...


بسط ِ های بی معنای ِ من :
اتاق خواب ِ معلق ِ من با شب های روشن اش ; از وقتی سقـــفـم را با ستاره هایش جا گذاشتم , اصالت نجیب زادگی و چای پنی رویال اجازه نمی دهد که به زیر هر سقــفـی <من> ام بخوابد

می دانی ؟ ویتگنشتاین بر روی کاغذهای کاهی بیشتر می چسبد !! ; مشغول هضم ِ اعیان ِ بسیط و فاکت های اتمی هستم که یادم می افتد به صورت اگــــزجره ای در حال ِ زندگی کردنم
پس از زندگــــــــــــــــــــــــــــی لذت ببر عزیزم


اوووووه... عادت کردم که واژه هام رو از قشر ِ کروی انتخاب کنم !!
ای لعنتیه سخت
یادت باشه ! اسهــا ل با سیگار و مفاهیم ِ انتزاعی مداوا نمی شه...
پس به فکر باش...!







زندگیم را می دزدند!









http://www.egodesign.ca/_files/articles/blocks/5259_homme_nouveau_1943_fundacio_gala_salvador_dali_sodrac.jpg

by SALVADOR DALI




دوشنبه، دی ۲۷، ۱۳۸۹



_ دیشبــو کجا صبح کردی دلبندم ؟
_داشتم قیــ د ها رو می سوزوندم







پ ن. : چند چیــــــ زم نیست
پ ن .. :

Where the sun don’t ever shine...

I would shiver the whole night through


http://blog.guerillaone.com/wp-content/uploads/2010/02/music-kurt-cobain-smoking.jpg